چه زود گذشتند شبهایی که برای خوابوندنت باید گاهی حتی تا یک ساعت کنارت می موندم و دذ آغوشم نگهت می داشتم، برای خسته نشدنم و بهره بردن بیشتر هردومون نذر سوره قدر و صلوات حضرت زهرا و. میذاشتم، چقدر دوست داشتم کل قرآن رو در گوشت بخونم.

فرصت ها مثل ابرها در گذر هستند

برای منی که عجیب و غریب های دردناک زیادی رو تجربه کردم از مادری، تو یک آیه ی مصوری، که فرستاده ی بی واسطه ی خدا می دانمت.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها